. . .

!!بازم خـط خـطی کردم این منـه لعنتـی
خیلی سخته آدم فقیر باشه ، عاشق باشه، کسی رو از دست داده باشه ،تنها باشه ، بیماری سختی داشته باشه . . و سخت تر اینه که آدم درد داشته باشه و نفهمه دردش از چیه. . زجر بکشه داغون باشه بی تابی کنه دلشوره بگیره اما علتش رو ندونه . . خیلی سخته آدم خودش هم ندونه چرا اینقد غمگینه؟ چرا ساکته ؟چرا پوچه؟ از چی زجر میکشه؟بعد همه ازش بپرسن چته؟ چی شده؟چرا یجوری شدی؟ چرا بی روحی؟ چرا سردی؟ چرا داغونی؟چرا ساکتی؟ چرا؟ . . اینجاست که از محبت دیگران بیزار میشه و از چرا ها متنفر . . خیلی سخته که دردت زندگیت خودت وجودت گنگ باشه . . واسه همه . . حتی واسه خودت. . خیلی سخته آخرین ذره ی بودنت رو فریاد کنی بعد وقتی تموم شدی یادت بیاد فرسنگهاست فاصله آسمان تازمین. . خیلی سخته وقتی تموم شدی، وقتی مردی بخوای ادای زنده هارو در بیاری. . . خیلی سخته هیچکس باغمت آشنا نباشه. . هیچکس . . !

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, ساعت 2:20 نویسنده باران |